یک آرام - شاعرِ کوچک
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

خیال ِ نامعلوم

 

آن سوی ِ این دنیا

 

یکی در میان .. یکی کاشی اضافه می آید

عرضی درست !

 

هنذفری در گوش برای خودش می خواند

پاها برای خودش لی لی می کند

چشم ها بی هدف می چرخد و گاه و بی گاه روی درختان ِ تازه سبز شده ، خیره می شود

..

کمی آن طرف از اینها

من دارم زندگی  می کنم ، زندگی

ببینم تو چه گفتی ؟ ..

چقدر در این همه چی درست است

یک آرام !

 

یک آرام

          * تعلیق شده

 

کمی  که برگردیم

دست هایم از شدت سرما گزگز می کند

پاهایم ذق ذق

 

تمام شد

 

 

 

+ سرما خوردگی هم بد دردی است ...

 



الصاق شد به : سیاه نوشت، دست نوشت

+ نوشته شده در  یکشنبه 94/1/30ساعت  11:33 عصر   توسط ری‌را  ارسال نظر


 

ابزار وبمستر

MeLoDiC